✩Anahel✩✩Anahel✩، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
🌈му ωєвℓσg🌈🌈му ωєвℓσg🌈، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

░▒▓█آناهل فـرشتـہ خدا █▓▒░

🌻✨

آهای تو که عشق منی ...

1392/3/7 2:25
2,244 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  عزیزم  که در خواب نازی . بالاخره مامانو کشوندی اینجا . داشتم یه چیزایی سرچ میکردم . مثل ترس از تاریکی در کودکان یا جواب پرسشهای شما در مورد خدا . کلی امیدوار شدم . امشب توی اتاقت با اسباب بازیهات بازی میکردی . یه کم که گذشت اومدی گفتی مامان من از شب میترسم . البته چند شب پیش هم اینو گفتی منم یه کم دلداری دادم که من و بابا همیشه کنار تو هستیم و... همه چیزا توی شب هم مثل روز هستند و .... .

امشب خستگیم باعث شد پیشنهاد بدی بدم  . گفتم مامان اسباب بازی ات رو بیار همین جا بازی میکنیم  . اما تو گفتی : مامان تو بیا پیشم اینطوری خیلی بهتره . برات یه جای خوب پیدا میکنم . (خیلی از اسباب بازی های قدیمی ات رو جمع کرده بودیم و در یه کارتن در کمد دیواری گذاشته بودیم . اما امشب چون حوصله ات سررفته بود برات آوردمشون . حالا فکر کن اتاقت چه شکلی شده ...) یه لیوان آب خوردم و تا رسیدم به اتاقت ... کلی شرمندم کردی مامان . یه گوشه اتاق یه بالشت گذاشته بودی و اسباب بازی ها رو هم از کنارش کنار زده بودی تا من بتونم دراز بکشم . قربون تو دختر گل .

دیروز وقتی هویجها رو توی یخچال دیدی گفتی مامان اگه گفتی کی هویج رو برای خرگوشها آفریده ... خدا .  و یا اگه چیزی بخوای که یه کم برات دور از دسترس به نظر برسه ، دستات رو کنار هم میگیری و میگی خدایا .... (و اون خواسته ات رو میگی )

اووووووووووووووه راستی یادم نره بگم  که  پرهام عزیز از دوستای نی نی وبلاگی آناهل با خانواده افتخار دادند و اومدند مهمونمون شدند . البته عکسها که به دستم برسه حتما یه پست اختصاصی میذارم .

از همینجا سلااااااااااام  فهیمه جان .http://pmesleparham.blogfa.com/

پسندها (2)

نظرات (9)

زینب
7 خرداد 92 9:55
سلام زهره جون
این عکسو به همکاران نشون دادم !
گروه گروه واسش غش و ضعف رفتن
ماشششالله


لطف داری عزیزم. میگم چرا وب شما باز نمیشه ؟؟؟؟؟
مامان ماهان
9 خرداد 92 0:44
هزار ماشالله آناهل.جیگرتو.چه عکسیفکر کردم مجله مد رئو مامان تبلیغ کرده.چه فکر بدی.اونا کجا مدل به این خوشکلی دارن.هزارماشالله.
این ترس هم دوره ای هست.یه جایی بین 3 تا 5 باید شروع میشد.حالا هر بچه ای از چیزی.یکی تاریکی یکی مار و گرگ و... یکی هیولا یا موجودات غیر واقعی...دوره ش طی میشه.


آره . همینطوره .
مامان ماهان
9 خرداد 92 0:46
به سلامتی فهیمه جون و پرهام نازنین رو هم ملاقات کردین.ما که سعادت نداشتیم خدمتشون برسیم.فهیمه جون باز هم به خاطر تابستون ببخشید.راستی چرا دیگه نمینویسی؟

آرشیدا خانم
9 خرداد 92 1:26
سهلااااااااااااااام خوشکلترین دخمل ایران زمین
بالاخره اومدی هر روز بهت سر میزدم تا ببینم کی میای البته پیشمم نیومدی ولی من واقعا واقعنی دووووووووووووووووووستت دااااااااااااااااااااااااااارم میتونی تو لیست دوستام جایگاهتو ببینی نفر چندمی


سلام آرشیدای عزیز ممنون از لطفت .آخه چرا هیچ جا آدرسی نگذاشتید . تا حالا 4 نظر قشنگ برام گذاشتی ولی هیچکدوم آدرس نداره . یه سرچ زدم توی نی نی وبلاگ دقیقا 20 تا وب با اسم آرشیدا اومد . تازه به این امید که در نی نی وبلاگ باشید . لطفا در اولین فرصت آدرسی برام بگذارید. ممنون.
آرشیدا خانم
10 خرداد 92 17:48
سلام نمیدونم چرا آدرسم واستون نمیاد اینم آدرس:
www.nini-soudi.niniweblog.com


سلام مامان آرشیدا خیلی خوشحال شدم تونستم پیداتون کنم . آرشیدا هم خیلی ناناز و خوردنیه . فقط حالم گرفته شده . احساس کردم سه تا نظری که گذاشتم ثبت نشد. به هر حال بازم سر میزنم . بوس
عاشق باران
12 خرداد 92 15:41
چه عکس خوشگلی ماشالله
حتما موهاشو مامان هنرمندش درست کرده


آرشیدا خانم
14 خرداد 92 0:33
www.nini-soudi.niniweblog.com
آرشیدا خانم
14 خرداد 92 23:25
هورااااااااااااااااااااااااااااااااا خوش اومدید بالاخره اومدید خوشحالم کردید آخه من واقعا دخملتو دوست دارم این اولین نظرتون بود نظرات قبلیتون نیومده بود حتما اناهل رو ببوس جای من
فهیمه
10 شهریور 92 1:28
وای من چقدر دیر این سلام رو دیدم