دلت شاد و لبت خندان
سلام .... سلام .... نمیدونم بگم سلام نانازم .. یا سلام فرشته خدا .. یا سلام دختر مهربون و فهمیده ام . یا .... آخه تو از هر چیزی که در ذهنم میگنجد بهتری و بیشتری . پس بهتره بگم سلام آناهل خانم ! یادش بخیر اون روزها که زود به زود میومدم و لحظه لحظه های بزرگ شدنت رو ثبت میکردم و خودم رو سرشار میکردم از غرور داشتنت و شکر بودنت! همیشه شب ها بعد از اینکه تو را خواب میکردم میومدم اینجا و از شیرین زبونیهات و محبت هات مینوشتم . صد افسوس که با هم و گاهی قبل از تو خواب میرم . و حالا تا...
نویسنده :
مامان
10:20