✩𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡✩𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره
✩𝙈𝙮 𝙬𝙚𝙗𝙡𝙤𝙜✩𝙈𝙮 𝙬𝙚𝙗𝙡𝙤𝙜، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

░▒▓█آناهل فـرشتـہ خدا █▓▒░

748

این پست اختصاصی هنرهای شماست !

١-کنجد:  2-تخم مرغ:     3-روغن:  4-ریختن مواد:    5-بهترین و مقویترین غذای دنیا:  کتاب آموزش آشپزی منو که دیدی هوس کردی آشپزی کنی . البته موادش رو هم خودت پیشنهاد دادی بجز روغن . نوش جانت اون یه لقمه ای که خوردی ! چون بعدش گفتی مامان بیا بقیه اش رو تو بخور میدونم گشنه ات شده!! و منِ مامان تا ذره آخر این اولین دستپخت دختر هنرمندم رو خوردم . خیلی خوشمزه بود مامان . ممنونم. این دو تا نقاشی فوق العاده مربوط به دو روز مختلفه . که هر بار بهم نشون میدادی و میگفتی مامان اگه گفتی چی کشیدم . خوب منم که حدس نمیزدم گفتم نمیدونم . اولی رو گفتی این یه دلفینه . و دومی رو در نهایت تعجب گفتی ...
19 فروردين 1392

سال نو مبارک

                                                                                                               &n...
19 فروردين 1392

گل بود ...

آخیش سلام . اینبار اول به دوستای نی نی وبلاگیمون سلام کنم که اینمدت بهمون سر میزدن و اینهمه لطف داشتن . ولی مامان نتونست به قولش عمل کنه . انگار کامپیوترمون قول و قرارمون و شنید و از همون شب خراب شد . هنوز هم که از تعمیرات برنگشته و من از دیدار ههه دوست کوچولوهای عزیزم محروم .  حتما همه منو میبخشن که نظرات پر از محبتشون رو بدون جواب تایید کردم . باز برمیگردم هرچند نمیدونم کی . همتون رو دوست دارم . ...
14 آذر 1391

دوستت دارم

              میگفتی:   این گوسفنده . دُمش رو ببین ...      تشخیص تفاوت سُم  با دست  آدمی که توی عکس اول پست کشیدی ،  هنر خودته!!!!!        رنگ این خمیر بازی ترکیبی هست از همه رنگهایی که داشتی. این رو خودت درست کردی. و جای چشمها و دهانش رو با نوک مداد درآوردی!  متفکر!        و اما هر از گاهی ... نرم افزار paint. نقطه های سفید رو با پاک کن سفید گذاشتی و بعد رنگی کردن پاک کن رو هم یاد گرفتی...         &...
18 آبان 1391

یه روز خیلی قشنگ

        کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش  معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش                            کم کم به آب عادت کردی و بعد دلت نمیومد بیرون بیای . ماهی ها رو میدیدی که دور پاهات میچرخند... چهار دست لباس خیس کردی تا بالاخره به لباسهای مامان پناه آوردی.         وقتی من گفتم خدا رو شکر دخترم آب بازی خیلی دوست داره . یه کم فکر کردی و گفتی: مامان این خدا با اون خدا فرق میکنه ؟ ...
9 مهر 1391

دلت شاد و لبت خندان

          سلام .... سلام .... نمیدونم بگم سلام نانازم .. یا سلام فرشته خدا .. یا سلام دختر مهربون و فهمیده ام . یا .... آخه تو از هر چیزی که در ذهنم میگنجد بهتری و بیشتری . پس بهتره بگم سلام آناهل خانم !            یادش بخیر اون روزها که زود به زود میومدم و لحظه لحظه های بزرگ شدنت رو ثبت میکردم و خودم رو سرشار میکردم از غرور داشتنت و شکر بودنت! همیشه شب ها بعد از اینکه تو را خواب میکردم میومدم اینجا و از شیرین زبونیهات و محبت هات مینوشتم . صد افسوس که با هم و گاهی قبل از تو خواب میرم . و حالا تا...
8 مهر 1391

تولد سه سالگی مبارک فرشته خدا

ناز دخترم سه ساله شدی . مبارکه . سه سال پیش وقتی به قول خودت توی دلم بودی ، برعکس خیلی مامانها که برای تولد نی نی شون لحظه شماری میکنند ، من هیچ دوست نداشتم ازم جدا بشی . نگو مامانِ خودخواهی دارم. آخه تو خیلی گل بودی . هیچ وقت اونطور که شنیده و دیده بودم اذیتم نکردی،   اون نه ماه هر لحظه اش، برام پر از خاطره ی عاشقانه بود. هر چند ، تولدت ، یه دنیای تازه بود که .... هرگز نمیتونم نعمت حضورت رو وصف کنم!    چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن       بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو!   &...
27 مرداد 1391

دوران کودکی

نیکوس کازانتزاکیس نقل می کند     که در دوران کودکی ، یک پیله     کرم ابریشم را بر روي درختی می     یابد ، درست هنگامی که پروانه     خود را برای خروج از پیله آماده     می سازد . اندکی منتظر می     ماند ، اما سرانجام چون خروج     پروانه طول می کشد تصمیم می     گیرد این فرآیند را شتاب بخشد .     با حرارت دهان خود آغاز به گرم     نمودن پیله می کند ، تا این که     پروانه خروج خ...
24 مرداد 1391