یه تفریح جانانه
جمعه ای که گذشت مسیر سپیدان
خیلی خوش گذشت .. مخصوصا به شما خانوم خانوما . منم یه کوه نوردی حسابی کردم . وقتی برگشتیم گفتی مامان فردا دوباره بریم تفریح تو برو کوه من و بابا آب بازی میکنیم .
باشه من که از خدامه. مامانی همیشه عاشق کوه بوده و میمونه ...
راستییییی! هفته قبل داشتی شبکه عربی مورد علاقه ات براعم رو میدیدی، که یکی از شخصیت های کارتونی اش گفت : واحد
و تو ادامه دادی : اثنان ، ثلاثه ، اربع
دقیقا حس کردم 4تا شاخ روی سرم داره سبز میشه ؛ با خونسردی گفتم آفرین خووووب ( یعنی بقیه اش)
تو هم با خونسردی گفتی : خمسه ، ستة .
و یه بار دیگه حسرت خوردم که ایکاش این شبکه به زبان انگلیسی بود آخه همممممممه برنامه هاش برای سن تو، فوق استاندارده .
عصر که بابا اومد و ازت خواستم براش بگی فقط اربع رو از قلم انداختی .
جیجر تو من بشم.