مسافر کوچولو
یه مسافرت کوچولو - بازهم با عمو و مادربزرگ
انتخاب تو همیشه بهترینه. کلاه جدید مبارک . این کلاه رو وقتی با بابایی رفته بودید تخت جمشید، خریدی . بابا میگه کلاه دیگه ای رو برای تو برداشته بوده. اما تو خوب نگاه کردی و این رو انتخاب کردی . بابا عزیزی هم به انتخاب اصلح تو احترام گذاشته . قربون دخترم بشم . با این کلاه، فقط اسب لوک خوش شانس رو کم داری.
هفته قبل وقتی اومدم خونه این نقاشی رو بهم نشون دادی. باورم نمیشد . پرسیدم اون خط های پایین صفحه چیه ؟ گفتی رودخونه ! بعد متوجه آدمک وسط شدم . گفتی:
این مسواکه تو دستش گرفته ، توی این دستش هم بادکنکه !!!!!!!
هیچوقت برای تو مسواک نکشیده بودم و مطمئنم که این فقط از ذهن خلاق خودت بر میاد که مسواک رو اینجوری بکشی !
مخصوصا که مسواک قبلی که خیلی هم دوستش داشتی ، لبه هاش به بیرون برگشته بود . چون حسابی با دندانهای کوچولوت فشارش میدادی!