✩Anahel✩✩Anahel✩، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
🌈му ωєвℓσg🌈🌈му ωєвℓσg🌈، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره

░▒▓█آناهل فـرشتـہ خدا █▓▒░

🌻✨

قصه گابا

1390/5/30 12:00
847 بازدید
اشتراک گذاری

        

امشب وقت خواب تو که رسید مثل همیشه چراغا رو خاموش کردیم و در حالی که مم میخوردی برات قصه میگفتم.یکی بود یکی نبودِ قصه سوم رو که گفتم دیدم همینطور که دهنت بسته به مم خوردنه داری ایم اوم اوم میکنی. گفتم خوب حالا نوبت آناهله که قصه بگه:

یه اوز (روز) سه تا گاب (گاو) بود؛ ...هدیه بود؛....... باباش ... ..اومد ... پیشش نشست!!!!!!!   

(باور کن تو هیچکدوم از قصه هایی که امشب برات گفتم این شخصیتا نبودن که تو تکرار کرده باشی)

گفتم آفرین مامان . براش شیر گاو آوردن بخوره بزرگ شه. اومدن بازی کنن با هدیه. اما تو گفتی: گابا..... گابا.... مامان بغلم کن . (مث ابنکه قیافه گاو تو ذهنت زنده شده باشه) بغلت که کردم گفتی چراغا روشن کنیم. میخواستم بحثو عوض کنم که تو متوجه بابا شدی که داشت فیلمای سفرمون رو میدید. رفتی پیشش و خدا رو شکر با دیدن فیلما ،  گله گابای سیاه و گنده  از ذهنت بیرون رفتند.

راستی تبریک میگم امشب اولین شبی بود که بدون مم خوردن خوابیدی.                     

          

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

گیلدا
9 مرداد 90 13:21
سلام.خیلی داستان جالب و قشنگی بود
الهام مامان رامیلا
10 مرداد 90 11:36
جویند همه هلال و من ابرویت / گیرند همه روزه و من گیسویت از جمله ای دوازده ماه تمام / یک ماه مبارک است ، آن هم رویت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان برشما مبارک باد . .
خاله تیبا
10 مرداد 90 13:02
قربونت برم خاله.این خصلتت رو خاله تیبا رفته.اینقدر خیالای عجیب و غریب میکنه که بعضی وقتا خودش از تصوراتش میترسه. متولد مرداد سال گاوی دیگه.باید هم مثل تیبا بشی عزیزم.
ندا
13 مرداد 90 0:08
به این میگن ذهن خلاق . ماشاءاله باهوشه مثل دختر عموش
مامان ماهان
13 مرداد 90 9:26
خیلی جالب بود عزیزم